تایتل قالب


۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آغوش» ثبت شده است

از جام شراب عشق  سیرابم کن
با شهد لبت مست می نابم کن

وقتی که شدم سیر ز آغوش و لبت 
شهزاد شو و قصه  بگو خوابم کن 

#پروین_اسحاقی


پروین اسحاقی ۹۹-۳-۳۱ ۰ ۰ ۷۳

پروین اسحاقی ۹۹-۳-۳۱ ۰ ۰ ۷۳


 

شعر گاهی در ظرافت رشته ی ابریشم ست
گاه مثل لایه های کوه سخت و محکم ست

شعر آواز نخستینِ فرشته بوده است
در کتاب عشق اما یادگار آدم ست

شعر شاید داستانِ عشق را ماند که هست
اولش زیبا و اما آخر آن ماتم ست

گاه داسی می شود بر روی پیشانی ی ماه
گاه روی برگ گل ها
قطره
       قطره شبنم
               ست

لحظه ای در سادگی عریان تر از آیینه ست
لحظه ای مثل معما معنی آن مبهم ست

مثل پر ، وا کردن پروانه بر آغوش گل
با زلالی های هر احساس یار و محرم ست

در بلندای سرودن شعر را باید گریست
چون خیال شعر در هر لحظه تسبیح غم ست

#پروین_اسحاقی


پروین اسحاقی ۹۹-۲-۱۶ ۰ ۰ ۹۲

پروین اسحاقی ۹۹-۲-۱۶ ۰ ۰ ۹۲


 

ساحل و دریای رویان ...آی می چسبد نگو
     در هوای خیس باران ... آی میچسبد نگو

    اتفاق تازه ای رخ می دهد با لمس تو
    در درون من کماکان...آی می چسبد نگو ...

    گرمی آغوش تو با آن همه ناز و نفس
    در دل برف زمستان...آی می چسبد نگو ...

    بوسه های گاه و بیگاه من از لب های تو ...
    بوسه بازی فراوان ... آی می چسبد نگو ...

    من فریبت می دهم با شیطنت های غزل
    دلفریبی های شیطان ... آی می چسبد نگو

    زیر باران  راه رفتن ، دست در دستان تو
    در کنار ساحل ای جان ، آی می چسبد نگو 

    ساحل زیبای بارانی و بازی های ما
    در میان بغض طوفان...آی می چسبد نگو ...

    من غزل پرداز چشمان سیاهت باشم و
    صورت ماه تو خندان...آی می چسبد نگو...

    در میان موج دریا و من و کولاک عشق
    لمس احساس تو عریان ... آی می چسبد نگو


  #پروین_اسحاقی


پروین اسحاقی ۹۹-۲-۱۵ ۰ ۰ ۸۴

پروین اسحاقی ۹۹-۲-۱۵ ۰ ۰ ۸۴


پروین اسحاقی

شعر ، غزل،ترانه

اشعار و سروده های
هنرمند شاعر وترانه سرا
پروین اسحاقی