چشم
که می شوید خورشید
در بلوغ آب
ماهی
تعمید می شود
با تبسم موج
ساحل
به انتظار مد
خمیازه می کشد
من
رنگ آبی را
جزر می بینم
پروین اسحاقی
چشم
که می شوید خورشید
در بلوغ آب
ماهی
تعمید می شود
با تبسم موج
ساحل
به انتظار مد
خمیازه می کشد
من
رنگ آبی را
جزر می بینم
پروین اسحاقی
ای خاطراتِ دلنشین ، بدرود بدرود
وسواس های در کمین ، بدرود بدرود
ای با شکوهِ شعرِ حافظ دیدگانت
در چشمِ من زیباترین ، بدرود بدرود
چون غنچه ای نشکفته بودم من به باغت
ای باغبان ، ای خوشه چین ، بدرود بدرود
لبهای تو طرحِ بلوغِ باغِ شعر است
ای گل کلامِ خوش طنین ، بدرود بدرود
ای همچو خون ، در کوچه های هر رگِ من
ای آرزویِ واپسین ، بدرود بدرود
در بارگاهِ ذوقِ من ، دنیایِ شعری
آیینه ی عشق آفرین ، بدرود بدرود
تاجی به سر داری تو از الماسِ مشرق
بالا بلندِ نازنین بدرود بدرود
#پروین_اسحاقی