تایتل قالب


۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پریشان» ثبت شده است

من پریشان و غریب و بی کَسَم 
تو گلی ، من کمتر از خار و خسم

گر چه شیرینم به کام دیگران 
تلخ تر از میوه های نورسم 

#پروین_اسحاقی


پروین اسحاقی ۹۹-۲-۲۲ ۰ ۰ ۴۸

پروین اسحاقی ۹۹-۲-۲۲ ۰ ۰ ۴۸


 

به گیسوان پریشان به روی شانه قسم
به جذبه ی غزل و نغمه و ترانه قسم

که هیچگاه فراموش من نخواهی شد
به عشق پاک ؛ به پیمان صادقانه قسم

#پروین_اسحاقی


پروین اسحاقی ۹۹-۲-۱۹ ۰ ۰ ۶۹

پروین اسحاقی ۹۹-۲-۱۹ ۰ ۰ ۶۹


 

میتوان مست شد از چشم تو بی جام شراب
دل سودا زده را کرد رها از تب و تاب

میشود در شب مهتابی و در ساحل رود
عکس زیبای تو را دید در آیینه ی آب

تو که تابنده چو خورشید جهان آرایی
یکدم از من که پریشان توام روی متاب

تو که از حال دلم بی خبری در دل شب
چشم من چشمه ی اشک است چه بیدار و چه خواب

مهربان باش به *پروین* و وفاداری کن
که به عهد تو وفا کرده ام از عهد شباب

#پروین_اسحاقی

ساعت 17/20 دقیقه روز شنبه دوازدهم بهمن ماه 98


پروین اسحاقی ۹۹-۲-۱۸ ۰ ۰ ۶۱

پروین اسحاقی ۹۹-۲-۱۸ ۰ ۰ ۶۱


پروین اسحاقی

شعر ، غزل،ترانه

اشعار و سروده های
هنرمند شاعر وترانه سرا
پروین اسحاقی