تایتل قالب


(هر که شد افسرده دل، درجستجوی یار شد )
کو به کو رفت و سراپا، خاک کوی یار شد 

از بهارو گلشن و دیدار گل شد بی نیاز 
هر که برخوردار از دیدار روی یار شد 

در نگاه ما گذشت روز و شب حاصل نداشت
غیر از آن ساعت ، که صرف گفتگوی یار شد 

شانه بر گیسوی عطر آگین خود میزد شبی
کلبه ام چون باغ گل ، از بوی موی یار شد 

در سرم دیگر هوای ساغرو پیمانه نیست 
تا دل سرگشته ام ، مست از سبوی یار شد 

هر که را دیدم هزاران آرزو در سینه داشت 
عمر ما هر روز طی ، در آرزوی یار شد 

#پروین_اسحاقی


ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

پروین اسحاقی

شعر ، غزل،ترانه

اشعار و سروده های
هنرمند شاعر وترانه سرا
پروین اسحاقی