تایتل قالب


ای با دلم نا آشنا , بدرود بدرود
نشاختی قدر مرا , بدرود بدرود

زین پس منِ دیوانه و ویرانه ی خویش
رفتم ازین محنت سرا ، بدرود بدرود

با نامرادی باز می گردم به غربت
شهرِ شما ، مالِ شما ، بدرود بدرود

لافِ وفاداری مزن ؛ دیگر من از تو
هرگز نمی خواهم وفا ، بدرود بدرود

در این دلِ بیمار ، شورِ زندگی مُرد
ای تلخ تر از هر دوا ، بدرود بدرود

عشق من و تو ، اولِ یک ماجرا بود
پایان گرفت این ماجرا ، بدرود بدرود

  #پروین_اسحاقی

 

پروین اسحاقی ۳۰ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۳:۲۳ ۰ ۰ ۵۷

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

پروین اسحاقی

شعر ، غزل،ترانه

اشعار و سروده های
هنرمند شاعر وترانه سرا
پروین اسحاقی