در زمانِ کودکی ، خوش روزگاری داشتیم
شاد بودیم و دلِ امیدواری داشتیم
در میانِ آن همه جنجال و قهر و آشتی
جایِ دل ، آیینه هایِ بی غباری داشتیم
در شبِ یلدا کنارِ کرسیِ مادربزرگ
خنده ها مثلِ گلِ سرخِ اناری داشتیم
قصه اش از چله و برف و زمستان بود و ما
در دل از دیدارِ رویِ او ، بهاری داشتیم
نه درونِ سینه هامان ، اینهمه اندوه و غم
نه به رویِ دوشِ خود ، از غصه باری داشتیم
یادِ آن لبخندها و شیطنت هامان ؛ بخیر
راستی در کودکی ، خوش روزگاری داشتیم
#پروین_اسحاقی
نظرات (۰)