تایتل قالب


رام توام ،
دام توام ،
خام توام ،
کام تو ،
جام تو ....نام توام ...

 حالا که چنین صید گریز پا
 و سبک بالی را ..
که با همه یاغی گری و گریز پایی اش..
 که سالها از هر بند و هر دامی 
می گریخت..
  صیدت شدم 
صیاد،
خداقوت !...
اما 
چه کنم..
 ازهمانجایی اسیرم
 که گمان نمی کردم ..
دامت راچنان پهنِ پهن کرده بودی 
که هر چه  پریدم نشد..
نصف جهان زیر دامت بود
و  ایمانم 
با دیدن این همه بهشت
 منارجنبان شد و لغزید ..
سُرخوردم ..
بُرخوردم ..
و بند پهن دامت 
پای دلم را گرفت
اسیر شدم ..
چه شکاری کردی
 رستمِ شاهنامه ی عشق ..
 گوری نه..
آهو شکارکردی  ...
حالا
حالا که اسیرت شدم ..
با من چه میکنی صیاد   ؟؟ 
پروانه می شوم برایت..
 با بال پرواز ..
تا در آسمان عشق سبکبال پروازکنم ..
 یا مرا در آتش عشق کباب می کنی ؟ ...
اگر ویار کباب داری 
همه ی من باشد مال تو 
کباب کن ..
پوست بکن ..
 اما .

« هیچ گاه دلم راکباب نکن » 
به دندان نکش
همین یک خواهش 
قبل از عید قربان ...
من ...
همین منِ یاغی که اسیرشده توام ..
حالا برای قربانی شدن آماده ام ..
آ آ آ 
این گلوی من
 و آن هم کارد تیز چشمانت ،،،
ببُر..
تا همه بدانند..
ماننداسماعیل ..
خودم.. 
 قربانی شدن به پیشگاهت راپیشنهاد دادم ...
رام توام ،
صیدتوام
 و....دام توام ...نازنین من

#پروین_اسحاقی


ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

پروین اسحاقی

شعر ، غزل،ترانه

اشعار و سروده های
هنرمند شاعر وترانه سرا
پروین اسحاقی