تایتل قالب


.

دل را به تیغ آتش و خون آب داده ایم
ما آن شقایقیم که با درد زاده ایم

بر سنگفرش کوچه ی دنیای آرزو
عمری به روی بودن خود پا نهاده ایم

مثل درخت پیر ، به هنگامه ی بهار
چشم انتظار سایه ی مرگی ستاده ایم

ای در نماز عشق ، امامِ هنوزِ ما
ما در مرام عشق ، مریدان ساده ایم

گویی شراب عشق تو آتش گرفته است
وقت تعارف ست ، عطشناکِ باده ایم

آیینه ای و ما ، نگاهت نمی کنیم
ما در حضور حضرت تو ، بی اراده ایم

هرگز از این مسیر به مقصد نمی رسیم
در ابتدای راه ، عابر گم کرده جاده ایم

چون صخره های ساحل جزرت هنوز هم
رو بر طلوع مدّ تو بازو گشاده ایم

#پروین_اسحاقی

 


ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

پروین اسحاقی

شعر ، غزل،ترانه

اشعار و سروده های
هنرمند شاعر وترانه سرا
پروین اسحاقی