"شهری از نور ستاره
در ورای کهکشان است"
شهر من با گنبد فیروزهای نصف جهان است
سرمه ی چشم جهان ، نقش جهان اصفهان است
آنچه زیبایی خدا بر روی دنیا آفریده
جمله با هم در نگاه اصفهان من عیان است
در دل شب آسمانش نقره باران است گویی
شهری از نور ستاره در ورای کهکشان است
شهر من تنها بهشت ثانیِ روی زمین است
این صفت از گرمیِ آواز تاج من نشان است
نه چگونه میرود از خاطر من خاطراتش
نام زیبایش مرا هر لحظه بر روی زبان است
چارباغش چارباغ از چارسویی از بهشت و
همچنان هشت بهشتش رشک چشم هر مکان است
شاعران اصفهانی مایه ی فخر زمان و
پایتخت شعر و فرهنگ و هنر در اصفهان است
من غزل می گویم اما با تمام ادعایم
شعر صائب را خیالم عاجز از شرح و بیان است
#پروین_اسحاقی
نظرات (۰)