.
"مارا به نماز شب
دعا کن"
ای گرمیِ شعر عاشقانه
آتش زده از تبت زبانه
بی چاره دلم در آتش خویش
با یاد تو سوخت در میانه
دل را زده ام به موج دریا
دریا شده است بی کرانه
مانند هزار دور از گل
سرداده ام از غمت ترانه
از این من از خیال رفته
هرگز تو گرفته ای نشانه ؟
از مغرب ابرزای چشمم
باران ستاره شد روانه
ما را به نماز شب دعا کن
با سنگ عقیق دانه دانه
آنگونه که بی بهانه رفتی
بازآی دوباره بی بهانه
#پروین_اسحاقی
نظرات (۰)