تایتل قالب


۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سفر» ثبت شده است

دیگر دلم قرار ندارد برای تو 
از دور میکشم نفسی در هوای تو 

در فکر مانده ام که چو می آیی از سفر 
جز شعر عاشقانه چه ریزم به پای تو 

   #پروین_اسحاقی

@parvinpoems


پروین اسحاقی ۹۹-۳-۱۰ ۰ ۰ ۴۸

پروین اسحاقی ۹۹-۳-۱۰ ۰ ۰ ۴۸


در نگاهت اثر از عشق و صفا پیدا نیست
نظرت سوی من خسته دل شیدا نیست

رفتی و دیده ی بیدار من از گوهراشک
نیست یکشب که ز هجران تو چون ، دریانیست

آنچنان از غم عشق تو پریشان حالم
که به یاد تو اگر شکوه کنم ، بی جا نیست

بیقرار توام ، ای یار سفر کرده  بیا
که مرا در رهت از دادن جان ، پروا نیست

گل من ، لب به سخن ، وا کن و مردانه بگو
دردلت هست دگر ؟ شور محبت ، یا نیست؟

انتظار تو مرا کشت ، ولی می دانم
دیرگاهی است ، که انگار دلت ، با ما نیست

ای که در حسن و ملاحت به جهان یکتایی 
این ملاحت که تو داری بجز از یکتا نیست 

باده نوشان همه جمعند بگو ساقی را  
جرعه ای ده که به هر ساغر و هر مینا نیست 

همه سر گرم نشاطند ولی پروین را 
من ندانم ز چه رو غیر دل شیدا نیست 

 #پروین_اسحاقی

@parvinpoems


پروین اسحاقی ۹۹-۳-۰۲ ۰ ۰ ۴۹

پروین اسحاقی ۹۹-۳-۰۲ ۰ ۰ ۴۹


به سرم هوای یار است و سر سفر ندارم

نظرم بر اوست دائم ، که به کَس نظر ندارم

تو مرا روح و روانی و به جسم خسته جانی

که بجز وصالت ای جان ، هوس دگر ندارم 

#پروین_اسحاقی

 


پروین اسحاقی ۹۹-۲-۳۱ ۰ ۰ ۲۱۲

پروین اسحاقی ۹۹-۲-۳۱ ۰ ۰ ۲۱۲


 

دیشب دوباره قصد سفر داشت یار من
با سرگرانی آمد و رفت از کنار من

با رفتنش شرر زده بر جان من که  هست
تنها قرار بخشِ دلِ بی قرار من

با سنگ غم شکست دلم را و لحظه ای
نومید از او نشد دلِ امیدوار من

بیتابِ دیدنش  شده ام شاید از سفر
باز آید و به سر برسد انتظار من

لبخند میزند به پریشانیم رقیب
بیهوده نیست گریه ی بی اختیار من

چشمی به هم زدیم و جوانی ز دست رفت
پروین چه زود گشت خزان ، نو بهار من

                                   #پروین_اسحاقی


پروین اسحاقی ۹۹-۲-۱۸ ۰ ۰ ۶۹

پروین اسحاقی ۹۹-۲-۱۸ ۰ ۰ ۶۹


پروین اسحاقی

شعر ، غزل،ترانه

اشعار و سروده های
هنرمند شاعر وترانه سرا
پروین اسحاقی