به دنبالت
به شهر نور
گشتم
چو موسی
گم شده در تور
گشتم
به امید تماشای نگاهت
شکست نور در منشور گشتم
زبس دریای چشمت آفتابی ست
شبیه ماهی ی شبکور گشتم
نگاه بی اجازه جرم من بود
فدای آن نگاه شور گشتم
چنان می ترسم از پرخاش چشمت
که حتی از خودم هم دور گشتم
به پرده پرده ی آوازهایم
گهی شور
و
گهی ماهور
گشتم
نمی دانم
که بر
سمفونی ی
عشق
چگونه زخمه ی
سنتور گشتم
نمی دانم
چگونه
در نگاهت
به رنگ وصله ی
ناجور گشتم
#پروین_اسحاقی