تایتل قالب


ناگاه چشم خود ز جهان بست مادری
در زیر خاک تیره نهان گشت گوهری

خاموش شد چراغ فروزان محفلی
از خانه ای به دست اجل بسته شد دری

برباد رفت گلبن عشق و محبتی
از دست رفت مادر با جان برابری 

اما به غیر صبر دگر هیچ چاره نیست
چون هست از خدای توانا مقدری

           #پروین_اسحاقی

 


پروین اسحاقی ۹۹-۳-۲۱ ۰ ۰ ۳۳

پروین اسحاقی ۹۹-۳-۲۱ ۰ ۰ ۳۳


آن کس که گمان نمیبری یار منست 
آن کس که دلم ربوده دلدار منست 

چندیست که بر هم زده رویای مرا
هر شب مهمانِ چشمِ بیدار منست 

  #پروین_اسحاقی

 


پروین اسحاقی ۹۹-۳-۲۱ ۰ ۰ ۴۱

پروین اسحاقی ۹۹-۳-۲۱ ۰ ۰ ۴۱


از هر چه بگویم از تو من ، ماه تری
از شوق دلم ، برایت آگاه تری

دور از من و من ، به دل ترا نزدیکم
خواهان دل منی و دلخواه تری

    #پروین_اسحاقی

 


پروین اسحاقی ۹۹-۳-۲۱ ۰ ۰ ۴۲

پروین اسحاقی ۹۹-۳-۲۱ ۰ ۰ ۴۲


چندیست که چشم اشکباری دارم 
چون زلف تو روح بیقراری دارم 

با اینکه غم انگیز تر از پاییزم 
با یاد تو هر روز بهاری دارم 

# پروین_اسحاقی

 

 


پروین اسحاقی ۹۹-۳-۲۱ ۰ ۰ ۷۵

پروین اسحاقی ۹۹-۳-۲۱ ۰ ۰ ۷۵


چنین گفت مردی به ایران شناسی
که می گشت میدان نقش جهان را

که شهری دگر نیست شیرین به کامت
اگر خورده باشی ( گز اصفهان ) را 

  #پروین_اسحاقی

 


پروین اسحاقی ۹۹-۳-۲۱ ۰ ۰ ۳۶

پروین اسحاقی ۹۹-۳-۲۱ ۰ ۰ ۳۶


یلدا شب مهر و الفت و مهمانی است
از خوب ترین مراسم ایرانی است

باید همه کس به فال نیکش گیرد
زیرا ، شب شور و حال و حافظ خوانی است

  #پروین_اسحاقی


پروین اسحاقی ۹۹-۳-۲۱ ۰ ۰ ۲۵

پروین اسحاقی ۹۹-۳-۲۱ ۰ ۰ ۲۵


گر گشایم سفره دل را و مهمانت کنم
از تمام ناز کردنها پشیمانت کنم

تا نیفتد چشم نا محرم به چشم مست تو
کاش میشد مثل دل در سینه پنهانت کنم

#پروین_اسحاقی


پروین اسحاقی ۹۹-۳-۲۱ ۰ ۰ ۴۲

پروین اسحاقی ۹۹-۳-۲۱ ۰ ۰ ۴۲


مگویید اصفهان نصف جهانست
که یک دنیا هنر در آن نهانست

محیطی با صفا و سبز و خرم
دیار مردمی شیرین زبانست

صنایع دستی اش بسیار مشهور
به نزد مردم از پیر و جوانست

ولی مشهورتر از هر چه گویی
( گز مخصوص ) شهر اصفهانست

 #پروین_اسحاقی

 


پروین اسحاقی ۹۹-۳-۲۱ ۰ ۰ ۸۰

پروین اسحاقی ۹۹-۳-۲۱ ۰ ۰ ۸۰


.

صلیب خیال

تو از سکوت سپید قرار می آیی
قسم به عشق ، نمانده مرا تسلایی

به موج آبیِ رویای خویش می بینم
چنانکه قوی نشسته به موج ، 
        تنهایی

همینکه از گذر انتظار می گذری
شبیه منظره  در معرض تماشایی

خیال آینه حتی به رقص می آید
به چشم آینه وقتی که چهره بنمایی

به زعم  اهل زمین یک فرشته خواهم شد
به روی شانه ی من بال و پر که بگشایی

بر ارتفاع صلیب خیال می رقصی
برای مریم در گریه ام ، مسیحایی

همیشه باور شش گوشه ی دلم هستی
همیشه نیز چنانی که غافل از مایی

مرا ز شعر ، رباعیِِّ چشم تو کافی ست
که مثل طعم غزل های خواجه گیرایی

#پروین_اسحاقی


پروین اسحاقی ۹۹-۳-۲۰ ۰ ۰ ۹۱

پروین اسحاقی ۹۹-۳-۲۰ ۰ ۰ ۹۱



 

درد جانسور مرا یاد تو تسکین است و بس
بر مذاقم شربت عشق تو شیرین است و بس

سالها هر درد و رنجی را تحمل کرده ام
روی دوشم بار هجران تو سنگین است و بس

بیم آن دارم کزین نا مهربان تر ببینمت
مایه ی اندوه بی پایان من این است و بس

گرچه پیمان را شکستی ؛ همچنان میخواهمت
چون دل من پای بند عهد دیرین است و بس

هیچکس از گریه های هر شبم آگاه نیست
شاهد من از هجوم  اشک بالین است و بس

از کنارم رفتی و در آرزوی دیدنت
آنکه در راه تو باشد چشم (پروین) است و بس

#پروین_اسحاقی


پروین اسحاقی ۹۹-۳-۱۹ ۰ ۰ ۸۲

پروین اسحاقی ۹۹-۳-۱۹ ۰ ۰ ۸۲


۱ ۲ ۳ ... ۱۹ ۲۰ ۲۱ ۲۲ ۲۳ ... ۵۱ ۵۲ ۵۳

پروین اسحاقی

شعر ، غزل،ترانه

اشعار و سروده های
هنرمند شاعر وترانه سرا
پروین اسحاقی