تایتل قالب


۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نصف جهان» ثبت شده است

 

"شهری از نور ستاره 
          در ورای کهکشان است"


شهر من با گنبد فیروزه‌ای نصف جهان است
سرمه ی چشم جهان ، نقش جهان اصفهان است

آنچه  زیبایی خدا بر روی دنیا آفریده
جمله با هم در نگاه اصفهان من عیان است

 در دل شب آسمانش نقره باران است گویی
 شهری از نور ستاره در ورای کهکشان است

 شهر من تنها بهشت ثانیِ روی زمین است
 این صفت از گرمیِ آواز تاج من نشان است

نه چگونه می‌رود از خاطر من خاطراتش
نام‌ زیبایش مرا هر لحظه بر روی زبان است 

چارباغش چارباغ از چارسویی از بهشت و 
همچنان هشت بهشتش رشک چشم هر مکان است

شاعران اصفهانی مایه ی فخر زمان و
پایتخت شعر و فرهنگ و هنر در اصفهان است

من غزل می گویم اما با تمام ادعایم 
شعر صائب را خیالم عاجز از شرح و بیان است

#پروین_اسحاقی


پروین اسحاقی ۹۹-۴-۱۳ ۰ ۰ ۵۰

پروین اسحاقی ۹۹-۴-۱۳ ۰ ۰ ۵۰


.

"اصفهان نصف جهان"

شهر من با گنبد فیروزه‌ای نصف جهان است
سرمه ی چشم جهان نقش جهان اصفهان است

آنچه  زیبایی خدا بر روی دنیا آفریده
جمله با هم در نگاه اصفهان من عیان است

 در دل شب آسمانش نقره باران است گویی
 شهری از نور ستاره در ورای کهکشان است

 شهر من تنها بهشت ثانیِ روی زمین است
 این صفت از گرمیِ آواز تاج من نشان است

نه چگونه می‌رود از خاطر من خاطراتش
نام‌ زیبایش مرا هر لحظه بر روی زبان است 

چارباغش چارباغ از چارسویی از بهشت و 
همچنان هشت بهشتش رشک چشم هر مکان است

شاعران اصفهانی مایه ی فخر زمان و
پایتخت شعر و فرهنگ و هنر در اصفهان است

من غزل می گویم اما با تمام ادعایم 
شعر صائب را خیالم عاجز از شرح و بیان است

#پروین_اسحاقی

 


پروین اسحاقی ۹۹-۳-۳۱ ۰ ۰ ۶۱

پروین اسحاقی ۹۹-۳-۳۱ ۰ ۰ ۶۱


رام توام ،
دام توام ،
خام توام ،
کام تو ،
جام تو ....نام توام ...

 حالا که چنین صید گریز پا
 و سبک بالی را ..
که با همه یاغی گری و گریز پایی اش..
 که سالها از هر بند و هر دامی 
می گریخت..
  صیدت شدم 
صیاد،
خداقوت !...
اما 
چه کنم..
 ازهمانجایی اسیرم
 که گمان نمی کردم ..
دامت راچنان پهنِ پهن کرده بودی 
که هر چه  پریدم نشد..
نصف جهان زیر دامت بود
و  ایمانم 
با دیدن این همه بهشت
 منارجنبان شد و لغزید ..
سُرخوردم ..
بُرخوردم ..
و بند پهن دامت 
پای دلم را گرفت
اسیر شدم ..
چه شکاری کردی
 رستمِ شاهنامه ی عشق ..
 گوری نه..
آهو شکارکردی  ...
حالا
حالا که اسیرت شدم ..
با من چه میکنی صیاد   ؟؟ 
پروانه می شوم برایت..
 با بال پرواز ..
تا در آسمان عشق سبکبال پروازکنم ..
 یا مرا در آتش عشق کباب می کنی ؟ ...
اگر ویار کباب داری 
همه ی من باشد مال تو 
کباب کن ..
پوست بکن ..
 اما .

« هیچ گاه دلم راکباب نکن » 
به دندان نکش
همین یک خواهش 
قبل از عید قربان ...
من ...
همین منِ یاغی که اسیرشده توام ..
حالا برای قربانی شدن آماده ام ..
آ آ آ 
این گلوی من
 و آن هم کارد تیز چشمانت ،،،
ببُر..
تا همه بدانند..
ماننداسماعیل ..
خودم.. 
 قربانی شدن به پیشگاهت راپیشنهاد دادم ...
رام توام ،
صیدتوام
 و....دام توام ...نازنین من

#پروین_اسحاقی


پروین اسحاقی ۹۹-۳-۰۴ ۰ ۰ ۵۳

پروین اسحاقی ۹۹-۳-۰۴ ۰ ۰ ۵۳


مهد شمشیر بازی جهان 
اصفهان است 
نه فرانسه 
آنگاه 
که تو 
در نصف جهان 
شمشیر میزنی... 

#پروین_اسحاقی


پروین اسحاقی ۹۹-۳-۰۲ ۰ ۰ ۶۷

پروین اسحاقی ۹۹-۳-۰۲ ۰ ۰ ۶۷


پروین اسحاقی

شعر ، غزل،ترانه

اشعار و سروده های
هنرمند شاعر وترانه سرا
پروین اسحاقی