تایتل قالب


۵۲۲ مطلب توسط «پروین اسحاقی» ثبت شده است

 

من شوق تو را همیشه در سر دارم
از عشق شما چگونه دل بر دارم؟

ای آنکه مرا غریبه ای می نگری
از چشم تو انتظار دیگر دارم

#پروین_اسحاقی


پروین اسحاقی ۹۹-۴-۲۷ ۰ ۰ ۳۷

پروین اسحاقی ۹۹-۴-۲۷ ۰ ۰ ۳۷


 

بی تو سخنم سرد و ملال انگیز است
بی تابی شیرین من از پرویز است

با آنکه زمانه چارفصلی دارد
عمری ست چهار فصل من پاییز است

#پروین_اسحاقی


پروین اسحاقی ۹۹-۴-۲۷ ۰ ۰ ۲۷

پروین اسحاقی ۹۹-۴-۲۷ ۰ ۰ ۲۷


 

از سوز و گداز خویشتن می سوزم
در کوره ی عشق چون چدن می سوزم

من بوی نجیب یوسف عشق توام
عمری ست میان پیرهن می سوزم

#پروین_اسحاقی


پروین اسحاقی ۹۹-۴-۲۷ ۰ ۰ ۲۸

پروین اسحاقی ۹۹-۴-۲۷ ۰ ۰ ۲۸


 

چشم تو سلام صبح امید من ست
در ظلمت شب طلوع خورشید من ست

وقتی به یقینِ چشم تو می نگرم
تصویر تو بازتاب تردید من ست

#پروین_اسحاقی


پروین اسحاقی ۹۹-۴-۲۷ ۰ ۰ ۲۶

پروین اسحاقی ۹۹-۴-۲۷ ۰ ۰ ۲۶


ای عشق ، تب جوانیِ  من هستی
هم صحبت و همزبانی من هستی

هرچند فرشته ی زمینیّ  منی
آیینه ی آسمانیِ من هستی

#پروین_اسحاقی


پروین اسحاقی ۹۹-۴-۲۷ ۰ ۰ ۳۳

پروین اسحاقی ۹۹-۴-۲۷ ۰ ۰ ۳۳


یک شعر به ژانر اجتماعی بفرست
از بحر رمل یا که سماعی بفرست

از مثنوی و قطعه دلم سخت گرفت
شاعر تو برای من رباعی بفرست

#پروین_اسحاقی


پروین اسحاقی ۹۹-۴-۲۳ ۰ ۰ ۳۵

پروین اسحاقی ۹۹-۴-۲۳ ۰ ۰ ۳۵


با آسمانی بر شانه و
زمینی به زیر پای
از غربتی سیاه
بر آمده ام
به جستجوی صبحی
که شانه ام را
آفتابی کند

نگاهم
تلاوت آیه های سلام ست
و
نفس هایم
بوی ماه می دهند

تقصیر من نبود
که هیچ فصلی
بهانه ای نبود به رویش من

عطوفت کدامین سرانگشت
گلدان دلم را
به آب می رساند؟

#پروین_اسحاقی

                         


پروین اسحاقی ۹۹-۴-۲۲ ۰ ۰ ۳۶

پروین اسحاقی ۹۹-۴-۲۲ ۰ ۰ ۳۶


 

غزل شماره چهل و دو.

"برگ زرد از درخت 
                    افتاده ام"


آخرین برگی که افتاد از درخت
قلبِ بیتابِ من از جا کنده شد

شور و حالِ روزگارِ کودکی
مو به مو در خاطرِ من زنده شد
                       
 
یادم آمد در مسیر زندگی
نوجوانی مثل یک رویا گذشت

در میانسالی همه ایام من
در هجوم ناگواری ها گذشت
                      
            
کی توانم لحظه ای از یاد برد
آن طراوت را که از کف داده ام

میکنم احساس ، من دیگر همان
برگِ زردِ از درخت افتاده ام
                       

#پروین_اسحاقی


پروین اسحاقی ۹۹-۴-۱۳ ۰ ۰ ۱۴۷

پروین اسحاقی ۹۹-۴-۱۳ ۰ ۰ ۱۴۷


 

"شهری از نور ستاره 
          در ورای کهکشان است"


شهر من با گنبد فیروزه‌ای نصف جهان است
سرمه ی چشم جهان ، نقش جهان اصفهان است

آنچه  زیبایی خدا بر روی دنیا آفریده
جمله با هم در نگاه اصفهان من عیان است

 در دل شب آسمانش نقره باران است گویی
 شهری از نور ستاره در ورای کهکشان است

 شهر من تنها بهشت ثانیِ روی زمین است
 این صفت از گرمیِ آواز تاج من نشان است

نه چگونه می‌رود از خاطر من خاطراتش
نام‌ زیبایش مرا هر لحظه بر روی زبان است 

چارباغش چارباغ از چارسویی از بهشت و 
همچنان هشت بهشتش رشک چشم هر مکان است

شاعران اصفهانی مایه ی فخر زمان و
پایتخت شعر و فرهنگ و هنر در اصفهان است

من غزل می گویم اما با تمام ادعایم 
شعر صائب را خیالم عاجز از شرح و بیان است

#پروین_اسحاقی


پروین اسحاقی ۹۹-۴-۱۳ ۰ ۰ ۵۳

پروین اسحاقی ۹۹-۴-۱۳ ۰ ۰ ۵۳


چه اتفاق قشنگی است

 و چه پرواز غرور آمیزی! 

وقتی که نام من

            از بام لبهایت پرواز می کند!!!

#پروین_اسحاقی

 


پروین اسحاقی ۹۹-۴-۱۳ ۰ ۰ ۳۲

پروین اسحاقی ۹۹-۴-۱۳ ۰ ۰ ۳۲


۱ ۲ ۳ ... ۱۴ ۱۵ ۱۶ ۱۷ ۱۸ ... ۵۱ ۵۲ ۵۳

پروین اسحاقی

شعر ، غزل،ترانه

اشعار و سروده های
هنرمند شاعر وترانه سرا
پروین اسحاقی