ای دوست رخ خوب تو دیدن دارد
دشنام ز لعل تو شنیدن دارد
گفتم نکشم بار غم عشق ، ولی
بار غم عشق تو کشیدن دارد
#پروین_اسحاقی
ای دوست رخ خوب تو دیدن دارد
دشنام ز لعل تو شنیدن دارد
گفتم نکشم بار غم عشق ، ولی
بار غم عشق تو کشیدن دارد
#پروین_اسحاقی
عجب حال وهوایى دارداین صبح
چه باغ دلگشایى دارد این صبح
نسیم و رقص وباران و ترانه
کنار تو صفایى دارد این صبح
#پروین_اسحاقی
دیشب مرا خیال تو همخانه بود و بس
خون دلم به ساغر و پیمانه بود و بس
صد حلقه زلف در نظرم جلوه می نمود
اما دلم به یاد تو دیوانه بود و بس
#پروین_اسحاقی
با عشقِ تو راه را عوض خواهم کرد
این بختِ سیاه را عوض خواهم کرد
یک شب که ستاره و زمین در خوابند
جای تو و ماه را عوض خواهم کرد
#پروین_اسحاقی
غزال چشم مست اوچه بیخیال میرمد
دلم زدست میرود چوآن غزال میرمد
تمام آهوان فقط بهار میرمند و او
به ناز از کمند من ،تمام سال میرمد
#پروین_اسحاقی
روی دل من به سوی کاشانه ی توست
چشمم به نگاه گرم و مردانه ی توست
هر گاه که حس بی پناهی کردم
دیدم که پناهگاه من شانه ی توست
#پروین_اسحاقی
من اختر تابنده ی اقبال توام
چون سایه شبانه روز دنبال توام
امروز که عاشقانه پیمان بستیم
تردید مکن که محضری مال توام
#پروین_اسحاقی
با باده ی عشق می پرستم کردی
از جام نگاه خویش مستم کردی
با هر که به جز یاد تو بیگانه شدم
روزی که به عشق ، پای بستم کردی
#پروین_اسحاقی
با باده ی عشق می پرستم کردی
از جام نگاه خویش مستم کردی
با هر که به جز یاد تو بیگانه شدم
روزی که به عشق ، پای بستم کردی
#پروین_اسحاقی