از صبح به امید نگاهت بودم
دلبسته چشمان سیاهت بودم
شاید نبری گمان و باور نکنی
اما بخدا چشم به راهت بودم
#پروین_اسحاقی
از صبح به امید نگاهت بودم
دلبسته چشمان سیاهت بودم
شاید نبری گمان و باور نکنی
اما بخدا چشم به راهت بودم
#پروین_اسحاقی
با اینکه تو را با من دلداده وفا
نیست
بی شمع رخت بر من پروانه صفا نیست
آزرده ام از آنهمه پیمان شکنی ها
زیرا که مرا مهر و وفا هست و تو را
نیست
#پروین_اسحاقی
کاش می شد با هزاران آب و تاب
می نوشتم بهر این شعرت جواب
لیک می دانی که دستم بسته است
می شود در هاون و کوبیدن آب
#پروین_اسحاقی
گمان دارم خیال جنگ داری؟
غرض با این دل دلتنگ داری؟
چه میخوای تو از جان من آخر؟
که با شیشه مرام سنگ داری
#پروین_اسحاقی
ﺍﻣﺸﺐ ﺩﻟﻢ ﺑﺎ ﻋﺸﻖ ﺍﻭ آﻫﺴﺘﻪ ﻧﺠﻮﺍ می ﻛﻨﺪ
آﻥ ﻧﻮﺷﺨﻨﺪ ﺑﺨﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺗﻤﻨﺎ می ﻛﻨﺪ
ﺍﻣﺸﺐ ﺩﻟﻢ ﺑﺎﺭ ﺩﮔﺮ ﺑﺮ ﺳﻴﻨﻪ ﻛﻮﺑﺪ مشتها
اﺯ ﺩﺍﻍ آﻥ سوز جگر ﻣﺸﺖ ﻣﺮﺍ ﻭﺍ می ﻛﻨﺪ
#پروین_اسحاقی
یک شعر به ژانر اجتماعی بفرست
از بحر رمل یا که سماعی بفرست
از مثنوی و قطعه دلم سخت گرفت
شاعر تو برای من رباعی بفرست
#پروین_اسحاقی
سرخیل سپاهیان ایرانی رفت
آیینه ی جلوه های انسانی رفت
ازجبهه ی حق علیه باطل ناگاه
سردار سر افراز سلیمانی رفت
#_پروین_اسحاقی
پر شورم ومانند عسل شیرینم
خوشرنگ گل اول فروردینم
آنشب که زچشم دل نگاهم کردی
دیدی شب یلدای تو را پروینم
#پروین_اسحاقی
نیمەی شعبان امام انس و جان آمد پدید
مظهر یزدان ، امید این و آن آمد پدید
قائم آل محمد مهدی صاحب زمان
نور چشم عسگری روح روان آمد پدید
#پروین_اسحاقی
با بوسه خویش مست مستم کردی
سر خوش تو ز باده الستم کردی
از لعل لبت چشیده ام با لب خود
" جانا " تو به عشق ناب هستم کردی
#پروین_اسحاقی