.
"منم که شمعم و
او هست
همچو پروانه"
#غزلی_از
#پروین_اسحاقی
کجاست آن مه زیبا که یار من باشد
به موسم غم و شادی کنار من باشد
امید آنکه شبانگه به من دهد جامی
که من غمینم و می غمگسار من باشد
چه میشود که به دیدارم آن مسیحا دم
بیاید و نفسی در کنار من باشد
منم که شمعم و او هست همچو پروانه
به شب بسوزم و او رازدار من باشد
چو آهویی همه شب با دو چشم افسونگر
به دشت و دامنه ی کوهسار من باشد
چگونه عاشق مهرش شدم همین دانم
قرار بخش دل بیقرار من باشد
کجاست مطرب مجلس که نغمه سازش
به دل صفا دهد و سازگار من باشد
مگیر خرده به *پروین* که خواجه حافظ گفت
"خوشست خلوت اگر یار یار من باشد"
نظرات (۰)