تایتل قالب


۱۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شب» ثبت شده است

نشسته 
روی سنگی 
خیره بر خورشید
که 
از پشت بلورین گونه دریا
جبین دختری ماند
که
بردارد 
حجاب از چهره اش
با شرم
پیر شب
خجل گشته
ردایش را
تضرع گونه
بر میچید
که دستی
چشمهایم بست
کشیدم
دست ناز ناشناسش را
و
از دنیای من..
شب رفت

#پروین_اسحاقی


پروین اسحاقی ۹۹-۳-۰۴ ۰ ۰ ۴۶

پروین اسحاقی ۹۹-۳-۰۴ ۰ ۰ ۴۶


با عشقِ تو راه را عوض خواهم کرد
این بختِ سیاه را عوض خواهم کرد

یک شب که ستاره و‌ زمین در خوابند
جای تو و ماه را عوض خواهم کرد

#پروین_اسحاقی

 


پروین اسحاقی ۹۹-۲-۳۱ ۰ ۰ ۶۷

پروین اسحاقی ۹۹-۲-۳۱ ۰ ۰ ۶۷


صفای این شبِ و این ماه ، از توست
سحرگاه ، این چنین دلخواه از توست

گر از من اصفهان نصف جهان شد
صفای شهر کرمانشاه ، از توست

#پروین_اسحاقی

 


پروین اسحاقی ۹۹-۲-۳۰ ۰ ۰ ۴۰

پروین اسحاقی ۹۹-۲-۳۰ ۰ ۰ ۴۰


آن شب که به سادگی نگاهم کردی 
دلبسته ی آن چشم سیاهم کردی 

با عشق به سوی تو پناه آوردم 
رفتی و دوباره بی پناهم کردی 

        #پروین_اسحاقی


پروین اسحاقی ۹۹-۲-۲۴ ۰ ۰ ۵۰

پروین اسحاقی ۹۹-۲-۲۴ ۰ ۰ ۵۰


هر شب دل پر سوز و گدازی دارم
با دوست به دل راز و نیازی دارم

اما ز کرامتش نباشم نومید
شادم که خدای چاره سازی دارم

#پروین_اسحاقی


پروین اسحاقی ۹۹-۲-۲۴ ۰ ۰ ۴۸

پروین اسحاقی ۹۹-۲-۲۴ ۰ ۰ ۴۸


 

ای از تو تمام عشق و شیدایی من
دلدار دلارای تماشایی من

آن شب چه شبی بود که مست تو شدم؟
زیبا گل من ؛ دلبر یلدایی من

#پروین_اسحاقی


پروین اسحاقی ۹۹-۲-۱۹ ۰ ۰ ۵۱

پروین اسحاقی ۹۹-۲-۱۹ ۰ ۰ ۵۱


 

به چشمم جلوگاه ماه هستی
مرا آیینه ی دلخواه هستی

من از نیمە شب نصف جهانم
شما از صبح کرمانشاه هستی

#پروین_اسحاقی

برگردان از زبان فارسی بهمی‌کنم کردی

لە گلینەی چەوم جیگاێ مانگیدن
ئڕام لە ئاوینە ئاو شەش دانگیدن

من پەروین لە ھووز نسم جەھانم
تو کرماشانی ،ڕا چەو بژانگیدن

هەڵگەردان

#نەسرێن‌_شەفیعی


پروین اسحاقی ۹۹-۲-۱۷ ۰ ۰ ۵۸

پروین اسحاقی ۹۹-۲-۱۷ ۰ ۰ ۵۸


 

تو را
با نفس هایم می شناسم
خودم را
با دل تپیدن های شبانه ام
هنگامی
که عصایم آفتابی می ‌شود

حسرت به چشم از اینکه
شب
چه رنگی دارد
می خوانمت با لمس دستانم
به خط تاریکی

بهار را سبز می خوانم
آسمان را آبی رنگ
بی آنکه شکوفه ای را
به رقص دیده باشم

با دستانم
که راه می روم
پاهایم را
چراغ می نویسم
تا بیاد داشته باشم
پنجره
تنها دریچه ای ست
به جهانی
که طعم آیینه را نچشیده است

آب را
به شکل تشنگی می بینم
تو را
به رنگ اشتیاقی
که امانم را بریده است
آتش را
چگونه می شناختم
اگر آفتاب
گونه ام را برشته نمی کرد

مرا
با خطی بخوان
که شاملو سروده است
(با چشمی
که مردمکانش
از تابش نور تاثیر نپذیرفته است
چگونه
از رنگ ها حکایت توان کرد)

#پروین_اسحاقی


پروین اسحاقی ۹۹-۲-۱۶ ۰ ۰ ۶۶

پروین اسحاقی ۹۹-۲-۱۶ ۰ ۰ ۶۶


 

در دلم از عشق تنها تاب و تب آورده ای
با همین‌ منوال روزم را به شب اورده‌ ای

از لبت جز خنده ای هرگز نصیب من‌ نشد
در هوای بوسه جانم را به لب آورده ای

#پروین_اسحاقی


پروین اسحاقی ۹۹-۲-۱۶ ۰ ۰ ۵۷

پروین اسحاقی ۹۹-۲-۱۶ ۰ ۰ ۵۷


 

من تشنه ی آن نگاه نابم چکنم
از آتش عشق در عذابم چکنم

با یاد تو خواب می روم شب همه شب
گر سر نزنی شبی به خوابم چکنم

#پروین_اسحاقی


پروین اسحاقی ۹۹-۲-۱۵ ۰ ۰ ۴۲

پروین اسحاقی ۹۹-۲-۱۵ ۰ ۰ ۴۲


۱ ۲

پروین اسحاقی

شعر ، غزل،ترانه

اشعار و سروده های
هنرمند شاعر وترانه سرا
پروین اسحاقی