تایتل قالب


۱ مطلب در خرداد ۱۴۰۰ ثبت شده است

.

"پلک بر هم نزدم
              از سر شب
                       تا به سحر"
        

از تماشای تو تا قند دلم آب افتاد
ناگهان زلزله ای در دل بی تاب افتاد

ماهی ی تنگ دلم دید که در برکه ی عشق
ناگهان در دل شب چهره ی مهتاب افتاد

پنجره در نظرم آینه باران شده بود
آنچنان بود که در آینه سیماب افتاد

قصدم این بود که دل با تو به دریا بزنم
دلم اما چه بگویم ؟ که به گرداب افتاد

پلک برهم نزدم از سر شب تا به سحر
رقص تصویر تو در دیده ی بی خواب افتاد

آنقدر واژه سر واژه به رقص آمده بود
که به رویای خیالم غزل ناب افتاد

#پروین_اسحاقی

 


پروین اسحاقی ۰۰-۳-۲۴ ۰ ۰ ۵۴

پروین اسحاقی ۰۰-۳-۲۴ ۰ ۰ ۵۴


پروین اسحاقی

شعر ، غزل،ترانه

اشعار و سروده های
هنرمند شاعر وترانه سرا
پروین اسحاقی