.
"خداوندگار عشق"
عطر خیال تو
همچون شکوفه های بهار
رقصان و رها
در آغوش نسیم میپیچد
و می رقصد
آرام
آرام
می خرامد
بر پریشانی گیسوان عشق
بی تابم
چه بی رحمانه گرفت
تیر نگاهت
جانم را به اسارت
و
موج صدایت روحم را
_آسمان من دستان توست
هرشب تا انتهای
آغوشت اوج میگیرم
خداوندگار عشق
در آغوشت شعله میکشم
با نوازشت می سوزم
با بوسیدنت می میرم
برای تولدی دیگر
با تو
دنیای من هر روز
از سر انگشتانت آغاز
و
شب در پهنه ی آغوشت به پایان میرسد
#پروین_اسحاقی