.
"بوی اقاقی"
من در این فاصله ی دیرِ زمان
و در این روز غم انگیز خزان
با دلی تنگ و
نگاهی نگران
به تو می اندیشم
به تو ای پاکترین چشمه ی مهر
که تنت بوی اقاقی میداد
و مرا تا دل گلدشت تخیّل می برد
تو همان ماه درخشان بودی
که در آن فاصله از نیم شبی
سرد و سیاه
در دلم تابیدی
غرق نورم کردی
به شبم مثل سحر خندیدی
سالها رفت و هنوز
من در این غربت غمگین
همه روز
به تو می اندیشم
به تو می اندیشم
#پروین_اسحاقی