تایتل قالب


 

در شب فرهادِ چشمم خواب شیرینم تویی
آنکه او را در خیال خویش می بینم تویی

نه چگونه می شود روزی فراموشم شوی
هم نماز واجب و هم رسم و آیینم تویی

پلک می بندی به روی رنگ زردی های من
خوبِ من
     انگیزه ی اندوه سنگینم تویی

در تبم
      در آتشم
       از عشق
        می سوزم
               هنوز
بی خبر از حال من داروی تسکینم تویی

طالعم را از خطوط دست هایم خوانده ای
فالی از حافظ نمی گیرم که کف بینم تویی

آه ، چشمِ شهرزاد شب نخوابی های من
در دل شب خوشه های اشک پروینم تویی

#پروین_اسحاقی


ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

پروین اسحاقی

شعر ، غزل،ترانه

اشعار و سروده های
هنرمند شاعر وترانه سرا
پروین اسحاقی