تایتل قالب


 

با انزوای خویش دلم تا که خو گرفت
در سینه بس تپید
نفس
      در گلو گرفت

 عکس خیال توست به صبح نگاه من
چشمم که قاب آینه را روبرو گرفت

تا خواستم که سیر تماشا کنم تورا
غایب شدی
         و چشم  
تب جستجو گرفت

صبرم شکست و بعد قرارم زدست رفت
 دل بر نماز صبر خیال وضو گرفت

دستم به تار زلف تو هرگز نمی رسد
یک بار زال عشق ز رودابه مو گرفت

من از بهار عشق گلی را نچیده ام
از داغ لاله هاست که دل رنگ و بو گرفت

شبخوشه های ماه به *پروین* رسیده است
در زیر نور ماه تب گفتگو گرفت

#پروین_اسحاقی


ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

پروین اسحاقی

شعر ، غزل،ترانه

اشعار و سروده های
هنرمند شاعر وترانه سرا
پروین اسحاقی