تایتل قالب


.


ای بادلم نا آشنا بدرود بدرود
نشناختی قدر مرا بدرود بدرود

عشق من و تو اول یک  ماجرا بود
پایان گرفت از ابتدا بدرود بدرود

حال و هوای خاطرم تبدار لیلی ست
مجنون در این ماجرا بدرود بدرود

دنیا برایم تار شد وقتی که رفتی
دیگر نمی خواهم تو را بدرود بدرود

من در حصار قلب تنگم خانه دارم
شهر شما مال شما بدرود بدرود

ای نوشدارویی که بعد از مرگ سهراب
پیدا شدی بر زخم ما بدرود بدرود

دیگر زمان آن رسیده تا که من هم
بسپارمت دست خدا بدرود بدرود

#پروین_اسحاقی

 


ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

پروین اسحاقی

شعر ، غزل،ترانه

اشعار و سروده های
هنرمند شاعر وترانه سرا
پروین اسحاقی