تایتل قالب


بیا ساقی ای جان به قربانِ تو
به دل باشَدَم عهد و پیمانِ تو

بده ساقیا می ز جامِ الست
که عشق آمد و رفت عقلم ز دست

به عشقِ علی بر گشایم دو لب
به مدحش زنم دم به دم روز و شب

علی آنکه باشد جهان سر بسر
طفیلِ وجودش همه خشک و تر

علی آنکه از حق نباشد جدا
در او هست پنهان صفاتِ خدا

بده ساقیا زان میِ پر ز جوش
که تا آتشِ دل نمایم خموش

سرایم به مدحِ شهِ انس و جان
علی رهبرِ خلق در هر زمان

علی آنکه بُد رهنما و دلیل
علی بود استاد بر جبرئیل

علی آنکه بُد یارِ درماندگان
علی چاره از بهرِ بیچارگان

بکن پاکم از عیب و هر زرق و بَرق
که گویم ز مولا علی شیرِ حق

علی از همه کائنات افضل است
که دانای ماضیّ و مستقبل است

علی آنکه در حشر و نشر و سوآل
بود شافعِ تو برِ ذوالجلال

بده ساقیا می ز حبّ علی
علی آنکه بعدِ نبی بُد ولی

علی آنکه نزدش عیان هر نهان
که عاجز به وصفش بوَد هر بیان

 من او را همه عمر فرمان بَرَم
غلامی بر آن آستان و دَرَم

چو رفتم از این دارِ فانی برون
به عُقبا مدد خواهم از او فزون

گشاید به رویم " ز حکمت دری " 
" ز رحمت گشاید درِ دیگری "

بگویم بریدم ز غیرِ تو دل
مکن در برِ دوستانم خجل

 مرا همدم و حرزِ جان بوده ای
سخن آفرین در زبان بوده ای

#پروین_اسحاقی


ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

پروین اسحاقی

شعر ، غزل،ترانه

اشعار و سروده های
هنرمند شاعر وترانه سرا
پروین اسحاقی