تایتل قالب


.

"فرصت"

شده کارم همین که شب همه شب 
تا سحرگه ستاره بشمارم 
کاش آن شب که فرصتم دادند 
گفته بودم که " دوستش دارم " 

در دل من نشسته است امشب 
یک غم جانگداز و بیدارم 
تاسحر مهلتم اگر بدهند 
حرف های نگفته ای دارم

او ندارد خبر که در سینه 
دل من مثل بید میلرزد 
اینهمه شور و حال و احساسم
پیش چشمش جوى نمى ارزد 

نزد نا محرمان همان بهتر
سرّ دلدادگان نگردد فاش
جمله ی دوست دارمت اما
ساده ی ساده گفته میشد کاش

بی تو هر شب در اوج تنهایی
کارم افسوس خوردن است اینجا
با تو هر لحظه عمر جاویدان 
بی تو هر لحظه مردن است اینجا

بسته جانم به جان او اما
از نگاهش غرور می بارد
با زبانی که خوب می فهمم
کاش میگفت دوستم دارد

#پروین_اسحاقی


ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

پروین اسحاقی

شعر ، غزل،ترانه

اشعار و سروده های
هنرمند شاعر وترانه سرا
پروین اسحاقی