.
"چو مهتابی که سر بر
سایه های ابر
می کوبد"
من از دست دلم خود را به صحرا می زنم امشب
دوباره پشت پا بر عشق حتی می زنم امشب
من آن آیینه ای هستم که از دست تو بشکستم
همه فریاد را در گوش دنیا می زنم امشب
به شوق صید مروارید اقیانوس چشمانت
برای بار آخر دل به دریا می زنم امشب
چو مهتابی که سر بر سایه های ابر می کوبد
زچشمان تو نقبی را به یلدا می زنم امشب
دوباره هر چه باداباد یا بیدار می مانم
و یا چشم خیالم را به رویا می زنم امشب
#پروین_اسحاقی
نظرات (۰)