تایتل قالب


.

"یک آشنا نبود
         بگیرد نشانی ام"

بر باغ دل وزید نسیم خزانی ام
پایان گرفته است سفر زندگانی ام

تقویم عمر را که ورق می زنم دریغ
انگار خواب بود بهار جوانی ام

مرگ ستاره را به تماشا نشسته ام
مهتاب پرکشد زشب آسمانی ام

در کوچه باغ عشق که تبعیدی ی  توام
یک آشنا نبود بگیرد نشانی ام

انگار طول عمر که برمن گذشته است
تکرار قصه ای ست که باید بخوانی ام

#پروین_اسحاقی
 

پروین اسحاقی ۱۲ آبان ۹۹ ، ۱۴:۲۸ ۰ ۰ ۲۷ غزل

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

پروین اسحاقی

شعر ، غزل،ترانه

اشعار و سروده های
هنرمند شاعر وترانه سرا
پروین اسحاقی