تایتل قالب


.

"یکبار
      بی بهانه بیا
                   تا ببوسمت"

زیبایی زمانه بیا تا ببوسمت
بی عذر و بی بهانه بیا تا ببوسمت 

دستم نمی رسد به بلندای واژه ها
بی شعر و بی ترانه بیا تا ببوسمت 

بسیار خوش زبانی و شیدا و دلبری 
یعنی که دلبرانه بیا تا ببوسمت 

هر شب در آرزوی لبت می روم بخواب
شاید شبی به عالم رویا ببوسمت

دور از لب تو جان به لب آمد چه میشود؟
در واپسین نفس من شیدا ببوسمت

صد بار با بهانه ای از من گریختی
یک بار بی بهانه بیا تا ببوسمت

حتما شنیده ای همدانی و هیچ دان 
چون اهل هگمتانه بیا تا ببوسمت 

هنگام همدلی چه نیازی به من ، به تو
من رفتم از میانه بیا تا ببوسمت 

هر چند رفته ام به گمان مانده دل گرو 
جلد و کبوترانه بیا تا ببوسمت 

 #پروین_اسحاقی

پروین اسحاقی ۱۹ فروردين ۰۰ ، ۰۳:۱۰ ۱ ۰ ۶۹ غزل

نظرات (۱)

  • سمانه
    شنبه ۴ ارديبهشت ۰۰ , ۱۶:۰۴

    بسیار عالی و روح نواز بانو.

    بسیار مفتخرم که باشما آشنا شدم.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

پروین اسحاقی

شعر ، غزل،ترانه

اشعار و سروده های
هنرمند شاعر وترانه سرا
پروین اسحاقی