.
"به غیر خوشه پروین
به چشم خویش ندیدم"
اگر چه بود به یاران همیشه چشم امیدم
نشان مهر و محبت , نه دیدم و نه شنیدم
به سوی کعبه ی مقصود بار بستم و رفتم
ولی ز قافله جا ماندم و به آن نرسیدم
به شوق آنکه بیابم به خویش محرم رازی
چه راهها که نرفتم ، چه رنجها نکشیدم
هر آنچه آینه ی دل شکست در دل شبها
خدای عشق ز صبح امید داد نویدم
به گوشه گوشه ی این آسمان لایتناهی
به غیر *خوشه ی پروین* به چشم خویش ندیدم
#پروین_اسحاقی
نظرات (۰)