تایتل قالب


.

روح باران چه نوازشها داشت 
شاخه ها و سر و کول من وتو 
میزبانش بودند .
دست سبز تو برای دل من 
طرح یک خاطره ای را می کاشت .

تشنه ی جام کلامت بودم 
که تسلی جهان را یکجا 
به سپیدی زمین می آمیخت 
و به شبگیر دل خسته ی من 
روشنی می آویخت .

#پروین_اسحاقی

پروین اسحاقی ۲۰ بهمن ۹۹ ، ۰۰:۴۱ ۰ ۰ ۴۰ نیمایی

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

پروین اسحاقی

شعر ، غزل،ترانه

اشعار و سروده های
هنرمند شاعر وترانه سرا
پروین اسحاقی