هر شب ز غمِ ندیدنت دلگیرم
جز عشق تو ، بیگناه و بی تقصیرم
دور از تو پیامِ تو مرا جان میداد
پیغامِ تو بر من نرسد میمیرم
#پروین_اسحاقی
@parvinpoems
هر شب ز غمِ ندیدنت دلگیرم
جز عشق تو ، بیگناه و بی تقصیرم
دور از تو پیامِ تو مرا جان میداد
پیغامِ تو بر من نرسد میمیرم
#پروین_اسحاقی
@parvinpoems
سلام من به تو که ماهِ اخترانِ شبی
ستاره های امیدی ، به آسمانِ شبی
کنون که عشقِ تو باشد چراغِ خانه ی من
در آ ، که کوکبِ روشن به کهکشانِ شبی
#پروین_اسحاقی
@parvinpoems
در نگاهت اثر از عشق و صفا پیدا نیست
نظرت سوی من خسته دل شیدا نیست
رفتی و دیده ی بیدار من از گوهراشک
نیست یکشب که ز هجران تو چون ، دریانیست
آنچنان از غم عشق تو پریشان حالم
که به یاد تو اگر شکوه کنم ، بی جا نیست
بیقرار توام ، ای یار سفر کرده بیا
که مرا در رهت از دادن جان ، پروا نیست
گل من ، لب به سخن ، وا کن و مردانه بگو
دردلت هست دگر ؟ شور محبت ، یا نیست؟
انتظار تو مرا کشت ، ولی می دانم
دیرگاهی است ، که انگار دلت ، با ما نیست
ای که در حسن و ملاحت به جهان یکتایی
این ملاحت که تو داری بجز از یکتا نیست
باده نوشان همه جمعند بگو ساقی را
جرعه ای ده که به هر ساغر و هر مینا نیست
همه سر گرم نشاطند ولی پروین را
من ندانم ز چه رو غیر دل شیدا نیست
#پروین_اسحاقی
@parvinpoems
در راه غمت بی سرو سامان شده ام
در آینه ی عشق توحیران شده ام
تو در دل آسمان چو خورشیدی و من
مثل گل آفتابگردان شده ام
#پروین_اسحاقی
ای دوست رخ خوب تو دیدن دارد
دشنام ز لعل تو شنیدن دارد
گفتم نکشم بار غم عشق ، ولی
بار غم عشق تو کشیدن دارد
#پروین_اسحاقی
با باده ی عشق می پرستم کردی
از جام نگاه خویش مستم کردی
با هر که به جز یاد تو بیگانه شدم
روزی که به عشق ، پای بستم کردی
#پروین_اسحاقی
با باده ی عشق می پرستم کردی
از جام نگاه خویش مستم کردی
با هر که به جز یاد تو بیگانه شدم
روزی که به عشق ، پای بستم کردی
#پروین_اسحاقی
کی عاشقِ سرگشته دست از عشقِ دلدارش کشد
صد بار در آتش اگر ؛ یارِ دلازارش کشد
هر چند آن آرامِ جان ؛ با او شود نامهربان
با بیقراری حسرتِ یک لحظه دیدارش کشد
#پروین_اسحاقی
زندگی سرد است اگر در دل نباشد سوز عشق
خانه ی دل روشن است از شمع بزم افروز عشق
تا منم شیدای تو ؛ هر شب ، شب عشق من است
تا تویی دلدار من ، هر روز باشد ( روز عشق )
#پروین_اسحاقی جهت خواندن اشعارم
امشب ز جام چشم تو مستم مرا ببخش
عشق تو کار داده به دستم مرا ببخش
می خورده ام که از غم هجران رها شوم
دیوانه ، مست ، هرچه که هستم مرا ببخش
#پروین_اسحاقی