تایتل قالب


۵۲۲ مطلب توسط «پروین اسحاقی» ثبت شده است

.

"پروینه ششصد و سی و دو"

دلت درانتظار یک نگاه است
ترا زین بیش آزردن گناه است
 اگر صد گونه مشعل بر فروزند
شب بی خوشه ی پروین سیاه است

#پروین_اسحاقی

 


پروین اسحاقی ۰۰-۵-۲۸ ۰ ۰ ۷۳

پروین اسحاقی ۰۰-۵-۲۸ ۰ ۰ ۷۳


.

"پروینه ششصد و بیست و هشت"

آن لحظه که بین من و تو فاصله افتاد
انگار زمین از تپش و هلهله افتاد

من عاشقی ام را به شب دشت سپردم
آنجا که دلم از تو جدا در تله افتاد

#پروین_اسحاق


پروین اسحاقی ۰۰-۵-۲۳ ۱ ۰ ۶۳

پروین اسحاقی ۰۰-۵-۲۳ ۱ ۰ ۶۳


.

"پروینە ششصد و سی و یک"

از خویش اگر گنج طلا‌ داشته باشم
یا خانه فیروزه نما داشته باشم

آنها همه هیچند ولی زنده به آنم 
تنها به امیدی که تو را  داشته باشم

#پروین_اسحاقی

 


پروین اسحاقی ۰۰-۵-۲۲ ۰ ۰ ۴۶

پروین اسحاقی ۰۰-۵-۲۲ ۰ ۰ ۴۶


.

"پروینه ششصد و بیست و نه"

شعر و غزلم را به تو تقدیم نمودم
بی نام تو این قافیه زیبا شدنی نیست

هر بیتِ دل انگیزِ حکیمانه ی حافظ
بی گردش چشمان تو معنا شدنی نیست

#پروین_اسحاقی

Parvin58.blog.ir


پروین اسحاقی ۰۰-۵-۲۲ ۰ ۰ ۳۸

پروین اسحاقی ۰۰-۵-۲۲ ۰ ۰ ۳۸


.
.

"بوی گلاب و 
             عطر گل سرخ
                             می دهی"

دیری ست تیغ عشق به قتلم کشیده ای
حرفی چنانکه برگ گل از من شنیده ای؟

دل را به پیش پای تو تقدیم کرده ام
اما چگونه تحفه ی خود را ندیده ای؟

بوی گلاب و عطر گل سرخ می دهی
از باغ های قمصر کاشان رسیده ای؟

مهتاب واژه واژه ی اشعار من تویی
گویی به روی مخمل شب آرمیده ای

شاید پلنگ عشق به نخجیر آمده ست
زیرا ز پیش چشم حسودم‌ رمیده ای

#پروین_اسحاقی
 

 


پروین اسحاقی ۰۰-۵-۰۱ ۱ ۰ ۵۵

پروین اسحاقی ۰۰-۵-۰۱ ۱ ۰ ۵۵


.

"پلک بر هم نزدم
              از سر شب
                       تا به سحر"
        

از تماشای تو تا قند دلم آب افتاد
ناگهان زلزله ای در دل بی تاب افتاد

ماهی ی تنگ دلم دید که در برکه ی عشق
ناگهان در دل شب چهره ی مهتاب افتاد

پنجره در نظرم آینه باران شده بود
آنچنان بود که در آینه سیماب افتاد

قصدم این بود که دل با تو به دریا بزنم
دلم اما چه بگویم ؟ که به گرداب افتاد

پلک برهم نزدم از سر شب تا به سحر
رقص تصویر تو در دیده ی بی خواب افتاد

آنقدر واژه سر واژه به رقص آمده بود
که به رویای خیالم غزل ناب افتاد

#پروین_اسحاقی

 


پروین اسحاقی ۰۰-۳-۲۴ ۰ ۰ ۵۷

پروین اسحاقی ۰۰-۳-۲۴ ۰ ۰ ۵۷


.

پروینه پانصد و شصت و سه

تا چند به دور باغ و گلزار حصار
بر گِرد چمن کشند هر بار حصار

گویید به باغبان که ما دلتنگیم 
تا هست گل و بهار ، بردار حصار 

#پروین_اسحاقی 


پروین اسحاقی ۰۰-۲-۳۱ ۰ ۰ ۴۸

پروین اسحاقی ۰۰-۲-۳۱ ۰ ۰ ۴۸


.

"همیشه چشم امیدم
                       به سوی
                          پنجره است"

غزلی از :
#پروین_اسحاقی 

چنانکه بارش باران شعر باریدم
بدون چتر به آواز عشق رقصیدم

غزل غزل به تب واژه مبتلا گشتم
سحر سحر به مدار خیال چرخیدم

میان باد به دیدار سایه می رفتم
به گرد سایه ام این بار هم نرسیدم

همیشه چشم امیدم به سوی پنجره است
که آفتاب برآید به صبح امیدم

ز سنگ عشق که آیینه ی دلم بشکست
به چشم آینه خندیدن‌ تو را دیدم

به گوشه گوشه ی این آسمان آبی رنگ
نگاه خوشه ی پروین عشق را چیدم

1400/2/28

 


پروین اسحاقی ۰۰-۲-۲۹ ۰ ۰ ۴۹

پروین اسحاقی ۰۰-۲-۲۹ ۰ ۰ ۴۹


.

"به غیر خوشه پروین
         به چشم خویش ندیدم"

اگر چه بود به یاران همیشه چشم امیدم
نشان مهر و محبت , نه دیدم و نه شنیدم

به سوی کعبه ی مقصود بار بستم و رفتم
ولی ز قافله جا ماندم و به آن نرسیدم

به شوق آنکه بیابم به خویش محرم رازی
چه راهها که نرفتم ، چه رنجها نکشیدم

هر آنچه آینه ی دل شکست در دل شبها
خدای عشق ز صبح امید داد نویدم

به گوشه گوشه ی این آسمان لایتناهی
به غیر *خوشه ی پروین* به چشم خویش ندیدم

#پروین_اسحاقی

 


پروین اسحاقی ۰۰-۲-۲۹ ۰ ۰ ۵۸

پروین اسحاقی ۰۰-۲-۲۹ ۰ ۰ ۵۸


.

"در رثای سهیل سوزنی"

با وداع خود سهیلم ترک دوران کرد و رفت
با لب خندان ز ما او دیده گریان کرد و رفت

در غم فقدان خود بگذاشت ما را و گذشت
طاقت ما طاق کرد و روی پنهان کرد و رفت

بس که بُد خوش لفظ و خوش گفتار و  خوش خو پیش خلق
آشنامان در طریق دین و قران کرد و رفت

باد روحش شاد و خرم در جنان همواره چون
نقد جان تسلیم ، اندر راه جانان کرد و رفت

#پروین_اسحاقی


پروین اسحاقی ۰۰-۲-۱۴ ۰ ۰ ۶۵

پروین اسحاقی ۰۰-۲-۱۴ ۰ ۰ ۶۵


۱ ۲ ۳ ۴ ... ۵۱ ۵۲ ۵۳

پروین اسحاقی

شعر ، غزل،ترانه

اشعار و سروده های
هنرمند شاعر وترانه سرا
پروین اسحاقی